۴۶ مطلب با موضوع «فیلم ایرانی» ثبت شده است
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۲۷ ب.ظ
خلاصه داستان:
نسرین که هنگام طلاق نمیتواند دختر 6سالهاش را از شوهرش بگیرد، بیاطلاع شوهر به گوشهای از شهر پناه میبرد. وی برای فراهم کردن مخارج زندگی در مهد کودک بیمارستان شروع به کار می کند. والدین یکی از کودکان که هر دو پزشک هستند نسرین را مجاب به نگهداری غیر قانونی از فرزندشان در شیفت شب می نمایند. این کار شروعی برای دردسرهای نسرین است.
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۲۷
۰
۰
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۷ ب.ظ
خلاصه داستان :
امیرعلی ابراهیمی روزنامهنگار کنارکشیده در خانه قدیمیاش همراه دخترش سارا که او هم روزنامهنگار است زندگی میکند. بازگشت مینو که روزگاری عاشق هم بودهاند و شنیدن حقایق درباره دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری میکند که بابت آنها خود را بازنشسته کرده. از سوی دیگر سارا که دل در گروی عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگیاش انتخاب کرده است…
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۷
۰
۰
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۶ ب.ظ
خلاصه داستان:
ایران خیلی بزرگه اما این وقتی خوبه که ادم بدشانسی نباشی. برای بعضی ها زندگی یه جور قماره..ترکیبی از خوش شانسی و بدشانسی..حالا دیگه فرق نمی کنه توی ایران باشی یا اونور دنیا، یا اینکه ساواکی باشی یا انقلابی، یا با همشهری ات ازدواج کرده باشی یا با یه خواننده امریکایی.. خلاصه هرکی باشی و هرجوری باشی مواظب باش که مصادره در کمین نشسته
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۶
۰
۰
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۵ ب.ظ
خلاصه داستان:
امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یکی دوساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانوادهها چندان موافق نیستند. آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رؤیای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا.
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۵
۰
۰
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۴ ب.ظ
خلاصه داستان:
فیلم مادری روایتگر ایستادگی دو خواهر است است که به تنهایی در شهر یزد باهم زندگی می کنند و این دو خواهر در برابر تمامی مشکلاتی که در سر راهشان قرار می گیرد مقاومت و ایستادگی کرده و همواره حرکتی رو به جلو دارند و…
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۴
۰
۰
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۴۹ ق.ظ
خلاصه داستان: رضا مثقالی (پرویز پرستویی) معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانهاست. رضا در حادثهای مجروح شده و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از زندان میشود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود اما به دلایلی با یک روحانی دیگر اشتباه گرفته میشود و امامت جماعت محلی را برعهده اش میگذارند…
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۴۹
۰
۰
چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ق.ظ
خلاصه داستان:
صابر (پژمان جمشیدی) و مرتضی (محسن کیایی) دو پسرخاله هستند که در عرصهٔ دزدی فعالیت دارند و با تحویل گرفتن یک جعبه وارد یک جریان بزرگ میشوند.
۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۵
۰
۰